شکسپیر چه گفت ؟


شکسپیر گفت :
I always feel happy, you know why?
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

Because I don't expect anything from anyone,
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،

Expectations always hurt .. Life is short .. So love your life ..
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات
عشق بورز ..

Be happy .. And keep smiling .. Just Live for yourself and ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..

Befor you speak » Listen
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن

Befor you write » Think
قبل از اینکه بنویسی » فکر کن

Befor you spend » Earn
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش

Befor you pray » Forgive
قبل از اینکه دعا کنی » ببخش

Befor you hurt » Feel
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن

Befor you hate » Love
قبل از تنفر » عشق بورز
That's Life … Feel it, Live it & Enjoy it.
زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر

مادر روزت مبارک

مادر عزیز در برابرت کویری تشنه هستم
ودر انتظار باران محبتت غنچه ای هستم در دستان گرم تو
که با اشکهای پاکت سیراب می شوم .
در دریای بی کران چشمانت پاکی وعشق را دیده ام و می خواهم
چون کبوتری سبکبال در پهنه این آسمان پرواز نمایم .
و اکنون از تولد مهر صدای بلبلان ترانه ساز زمین است و
این ترانه نوایی است که قلب های آدمیان را به تپش وا می دارد.
پس مادر ای مهربان ترین پیوند ، هستی ام به عشق تو زنده است
 و رأفتت و شهامتت در قلب انسانیت حک شده است.
و تو را ای ُدرج بینوای  مروارید خِرد
چگونه باید در این بُرهه از زمان نمایان ساخت
که قصه شجاعت و ایمانت از تمام شمع ها فروزان تر است
روزت را همواره ارج می نهیم
و رایحه ایثار و محبتت را در جانمان می ستاییم .

تقدیم به مادران دنیا

http://www.img.pixdooni.com/uploads//2010/06/Mothers-Day-Greeting-Cards-12.jpg
 
 
تقدیم به مادران دنیا
 
الهی من بمیرم جایِ مادر
به چشمانم بمالم پایِ مادر
بیاد لای لایِ بچگی ها
منم با هی هیِ هیهای مادر
بیاد زحمتِ بسیارِ بابا
ببوسم دستِ بی همتای مادر
اگر مادر به شب خُرخُر نماید
فدای خُرخُرِ شبهایِ مادر
بگردم دور مادر تا بگردم
فدایِ صورتِ زیبایِ مادر

 



http://parsiblog.com/PhotoAlbum/mehremadar/mother_child_1024.jpg
تقدیم به مادرانی که یاد و خاطره آنها همیشه در دل ماست

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟

 

 

 

اگر دروغ رنگ داشت؛

هر روز شاید؛

ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست..

و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود..

 

اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛

عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند..

 

اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛

محال نبود وصال!

و عاشقان که همیشه خواهانند؛

همیشه می توانستند تنها نباشند..

 

اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد؛

تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی..

و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم..

 

اگر غرور نبود؛

چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند؛

و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان،

جستجو نمی کردیم..

 

اگر دیوار نبود؛ نزدیک تر بودیم؛

با اولین خمیازه به خواب می رفتیم؛

و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان، حبس نمی کردیم..

 

اگر خواب حقیقت داشت؛

همیشه خواب بودیم..

هیچ رنجی، بدون گنج نبود؛

ولی گنج ها شاید،

بدون رنج بودند..

 

اگر همه ثروت داشتند؛

دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند..

و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛

تا دیگران از سر جوانمردی؛

بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند..

 

اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،

اگر همه ثروت داشتند..

 

اگر مرگ نبود؛

همه کافر بودند؛

و زندگی، بی ارزشترین کالا بود..

ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید..

 

اگر عشق نبود؛

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟

کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ....

اگر عشق نبود؛

 

اگر کینه نبود؛

قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند..

اگر خداوند؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد،

من بی گمان،

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز

هرگز ندیدن مرا..

 

آنگاه نمیدانم،

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟

 

دکتر شریعتی

مناظر زیبای بهاری در تایوان


 


 

از خواب بیدارم کن و بگو که هنوز دنیا پر از قشنگیه

 

Iran Eshgh